خیلی خلاصه بخوام بگم من ۳۷ سالمه و تا حالا همه ی خواستگارام سنتی بودن و اهل هیچ ارتباطی با نامحرم نیستم. منظورم اینه ارتباطم با جنس مخالف خیلی محدوده. ۴ ماه پیش یکی از آشناها یه پسری رو معرفی کرد و گفت پسر خوب و سالمیه. از همون دفعه ی اول من از ایشون خوشم اومد و کشش خاصی بهشون داشتم. ایشونم طوری وانمود میکرد که خیلی از من خوشش اومده. رفتارهای صمیمی ای داشت و همش ابراز علاقه میکرد. منم کم کم بهش علاقه مند شدم. یهو گفت ما مناسب هم نیستیم. من پیگیرش شدم که میتونیم بیشتر حرف بزنیم و این حرفا. اونم استقبال کرد. رابطه مون ۳ ماه ادامه داشت اما چند بار به خاطر بی توجهی هاش بحثمون شد و یا اون یا من دوباره پیگیر هم میشدیم. تا اینکه بار آخری که پیام داد گفت ما فقط میتونیم دوست بمونیم. وقتی بهش گفتم من اهلش نیستم، گفت میتونیم محرم بشیم. فهمیدم از اول قصدش جدی نبوده و بعدم چیزایی از خودش گفت که قبلا پنهان کرده بود (دوست دختر داشتن و قلیون کشیدن). من که به شدت وابسته ش بودم یه هفته با خودم درگیر بودم تا اینکه بهش پیام دادم گفتم دیگه به من پیام نده. بعدم تلگرامم رو غیر فعال کردم. الان ۱ ماه میگذره اما هنوز نتونستم با این مسئله کنار بیام. حتی هنوز باورم نمیشه که همه چیز سر کاری بوده از اول. اون همه برو و بیا و کافی شاپ و صحبت با پدرم و ...... نمیدونم چیکار کنم.
با پدرت هم صحبت کرده؟
عزیزم طبیعیه چون تاحالا نرفتی تو رابطه یکم بگذره فراموش میکنی
صبر. باید عزیزم صبر کنی. علم میگه 6.7 ماه برای مغز وقت لازمه تا فراموش کنه. چاره دیگه ای نیست روز به روز و ماه به ماه بهتر میشی
ول کنااااااا
خودتو درگیر آدم پوچ ک ارزش واسش نداشتی نکن
خیلی کار درستی کردی ک ارتباطت رو قطع کردی
نه عزیز بعید میدونم سرکاری بوده از ابتدا حتما تو روند آشنایی به این نتیجه رسیده که نمیشه به هر دلیلی
پیشنهاد بعدیش البته خیلی چیپ و به دور از ادب بوده
و نشون داده چقدر آدم یلخی و بیخودیه
به این فکر کن ارتباط شما اتنها نداشت و یه رابطه بی هدف به کار شما نمی یومد
۳۷ سالته چقد دیر یه لحظه فک کردم ازدواج دومته..خودت میگی خواستگارهام چرا به یکی جواب مثبت ندادی ..
آخه بهونه هایی که آورد که ما مناسب هم نیستیم چیزایی بود که از اول مشخص بود. مثلا گفت قدت کوتاهه که خب از اول می دونست. یا اینکه گفت من شرایط مالی ازدواج رو ندارم. مگه از اول نمی دونست که شرایط نداره.
چرا سخت میگیری؟ یه چیزی بود که خوبم نبود و تموم شد! چرا خداروشکر نمیکنی که قبل هر اتفاقی شناختی!
