خستم از خودم خانوادم فامیلام از همه یکی از خواهرام خیلی حسودی منو میکنه مادرمو پر میکنه پشت من به همه میگه همرو باهام بد کرده نمیدونم دیگه چیکار کنم به شوهرم و بچه هام به خوشگلی و وضع مالیم حسودیش میشه شماها همچین موردی و داشتید؟ چیکار کردید
تا حد زیادی درکت میکنم
تمام مواردی که گفتی رو تجربه کردم
و بی نهایت حس تنهایی دارم
آره قطع رابطه کردم. با اینکه مامانم دیر میبینم بازم بر علیه من پرش میکنن
منم خيلى تنهام و از همه فاميلامون و خونوادم متنفرم سم خالصن
شنونده هم باید عاقل باشه که نیست ولشون کن به حال خودشون ولی به موقعش سرجاشون بنشونشون
ببین من خونه ام تا خونه بابام دو دقیقه پیاده بود. میدیدم مادرم خونه من نمیاد ولی خونه خواهرم صد کیلومتر فاصله داره همش می‌رفت. دیگه قید همشون زدم.
کلا همه همینن
فامیل دشمنه دقیقا
منم با دخترم میرم بیرون همدم منه عید که میاد شوهرم دوس داره بگرده دور دور کنه با دشمنای من بگرده که خدا لعنتش کنه شوهرم بیشتر منو میکشه تو خونه نمیمونه مقاومت میکنه من باید جلوشو بگیرم وضعم خوبه دریغ از یه خوشبختی تمام
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
