2777
2789
عنوان

شور و شوقم برا عاشقی از بین رفته

150 بازدید | 15 پست

اصلا حوصله ی اشنا شدن با کسیو ندارم. دوباره بشینم پای صحبت و خودمو برای کسی توضیح بدم...

سنیم ندارم ۲۴ سالمه. الان حدود دو ساله هیچکس تو زندگیم نیست و دیگه به این وضعیت و ارامش زندگیم عادت کردم.

نگرانم. بزرگ تر که بشم همین یه ذره هم از بین میره

کسی مثل من بوده؟ خوب شدید؟ عاشق شدید؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من اینجوری نیستم ولی واقعا دلم برا عاشقی تنگ شده کاش

منم تا چند وقت پیش اینجوری بودم 

دلم شور عاشقی میخواست. الان فقط میخوام کسی کاری به کارم نداشته باشه

همون بهتر از این وضعیتیه که من دارم

من ۲۰ سالمه چون اعتماد ندارم اینطوریم همشون دروغن

میدونی من انقد غرق شدم توی علت های هورمونی و روانشناختی عشق، که دیگه خود قضیه یادم رفته

واقعا عشق واقعی وجود نداره. اوناییشم که واقعین تحت تاثیر هورمونا و پابستگی های روانی ایجاد شدن

باز خوش بحالت مجردی

تو متاهلی؟ من زندگی متاهلی رو دقیقا از اونجاییش دوست دارم که هیجان میخوابه و جاش ارامش و امنیت میاد و عشق ریشه میکنه

اون احساس تعلق و امنیت خاطری ک ادم پیدا می‌کنه خیلی از هیجان اولیه ارزشمند تره

منم. حالا باید چیکار کنیم؟ من میترسم

من کلا ذوق هیچیو ندارم

شما حداقل ذوق رشتتو داری

 نام کاربریم واسه زمانیه ک از افسردگی نجات پیدا کرده بودم،الان باز برگشتم ب روال قبل و قوی نیسم...

من کلا ذوق هیچیو ندارمشما حداقل ذوق رشتتو داری

نه بابا پدرم درومده اینم قوز بالا قوزه

این شیش ماه اخر نمی‌گذره لعنتی

ذوق چیزای دیگه رو دارم ذوق اینو ندارم. حتی خرید عقدم خوشحالم نمیکنه

شاید علتش گرونیاست

میدونی من انقد غرق شدم توی علت های هورمونی و روانشناختی عشق، که دیگه خود قضیه یادم رفتهواقعا عشق واق ...

دقیقا همینه هیچ عشقی وجود نداره 

همه بر اساس منافعشون تصمیم میگیرن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792