شغل شوهرم آزاده اصلا تعطیلی نداره در طول سال؛ کل سال صبح تا شب تنهام
دلم به همین عید خوش بود
که پارسال ماشینمونو مجبور شدیم بفروشیم
الانم ماشین نداریم جایی بریم
از شانسم فامیلا هم اکثرا سفرن نمیتونیم مهمونی بریم
اول عید که خونه پدر مادرم تنها بودم
الانم دو روزه با شوهرم بست نشستیم خونه
من دلم بخاطر خونه نشستن پره اونم کلا ساکت میشینه یه گوشه
قبل عید مثل هر سال ذوق عیدو داشتم ولی این عید کلا برام شده اعصاب خوردی
همش میگم مردم همه به سفر و مهمونین
فرق من با بقیه سال اینه که شوهرم یه گوشه خونه نشسته چون من حرف نمیزنم اونم حرف نمیزنه
اصلا به روحیه من فکر نمیکنه فقط بلده قیافه بگیره