فامیلای پدریم میخوان بیان خونمون
من بابام کلا بدش میاد که وقتی مهمون داریم من تو اتاقم باشم ، مامانم جلوی بابام گفت مائده برو تو اتاق نمیخواد بیرون بیای
بابامم گفتش بیخود باید بیاد مخصوصا جلوی فامیل من که حرف مفت زیاد میزنن
مامانم اومد تو اتاقم گفت به بابا بگو حالت بده که نیای بیرون
یعنی من خودمم بخوام بیام بیرون مامانم اینجوری منو تو رودربایستی میذاره ، بدجوری توی رودربایستی قرار گرفتم ، دلم برای دخترعمه هام تنگ شده میخوام برم ببینمشون
شما توی رودربایستی قرار بگیرین چیکار میکنین؟؟؟؟