2777
2789

بشدت کاریه ببحوصله محبت زناشوییش کمه کلا ادم سردمزاجی لطفا نیاید بگید گرمیجات بده ها ، کل عید خب چون شب قدرم بود جایی نرفتیم همش خونه بودیم با موتور ی چرخی اطراف زدیم پریشب رفتیم ی کلپچ زدیم قرار شد هفته دوم بریم همدان دیروز میخواستیم بریم کاشان که بابام اینجوری شد، شوهرم رفیق اینا نداره که رفیق بازی کنه البته اوایل داشت قبل عروسی هر شب قهوه خونه بود الان ازدواج کردیم نمیره گفتم چون دوست ندارم، حالا که پدرم اینجوری شده از امروزم خب تعطیل رسمی نیس گفت میره سرکار کلا از اول عید هی ب من میگفت برو خونه مامانت دوستهای من زنشون گذاشتن خونه مامانشون دو روز اگر شد بعدها وسط کار من نتونستم ببرمت با مامانت باش با این که بخدا اصلا زن گیری نیستم اون خیلی ب کارش بها میده بچه نداریم وضع مالیمون خوبه ، بازاریه شوهرم، بعد منم دیشب خونه مامانم نخوابیدم اصلا نمیخوام تنهاش بزارم بهش خوش بگذره، مثلا ساعت چهار امروز ملاقات من ساعت ۱۱ رفتم یک اومدم خونه، که این ساعت دو یا سه بیاد ناهار بخوریم بعد بریم ی دور بزنیم ترکیدم تو خونه، بابابامم که اینجوری همش دنبال موقعیت از دست من فرار کنه بچسب ب کار تایم برای خودش بابام اینجوری شده میگه پنج شنبه هم میرم سرکار جمعه بریم کاشان گفتم تو جای اینکه ب من روحیه بدی بگی زودتر میبرم حالت خوب شه دنبال چک چونه برای کارتی🥲 الان ناراحتم چرا نمیتونم رها بشم ازش منم برام مهم نباشه چرا تو این شرایط نمیگم برو دنبال کارت اصلا من بمونم خونه مامانم😭البته مامانم تنها نیس ابجیم هست داداشم هست ولی منم نمیخوام شوهرم حالا ک کارش مهم تر از منه براش همش دوست داره برا خودش باشه منم ولش نمیکنم مامانم بنده خدا میگه تو بچسب ب زندگیت حالت خوب باشه منم اعصابم راحته البته بابام دیدم حال عمومیش خوب ریش اب اورده چیکار کنم خسته شدم از دست شوهرم مامانم پشتم نیس وگرنه ی ثانیه نمیموندم تو این زندگی کوفتی

تعداد رای : 1
نظرسنجی
سه
0
0%
یک
1
100%

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

با اینکه نفهمیدم زیاد ولی به نظرم تو هم حساس شدی الان رفیق باز بود و کار نمیکرد یه مشگل بود

زیاد گیر نده برو چند روز خونه مامانت بمون اعصابت آروم بشه و هم اون دلش برات تنگ بشه

برگشتنی هم باهم شبا قدم بزنین برین اطراف بگردین رستوران برین

به جای اینکه منتظر باشم کسی بیاد زندگیم تغییر بده و خوشبختم کنه خودم باید دست به کار بشم و خودم خوشبخت ترین کنم

عزیزم من کامل خوندم.خداروشکر کن که همسرت کار داره و آدم کاری هم هستش.

به جای غر زدن سعی کن برنامه بریزی به نحوی که هم به کارش برسه هم هر چند شب یه بار یکی دو ساعت باهم برید بیرون بگردین.

بازبون خوش باید بگی نه حالت طلبکارانه و غر.

از طرفی معلوم وقت آزاد زیاد داری از بعد تعطیلات برو کلاس ثبت نام کن تا هم وقتت پرشه هم یه مهارتی چیزی یاد بگیری اینطوری روحیت شادتر میشه.


اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز