بگو دیگه عههه
وحشتناکش کجاش بود؟
..
کدوم حرفا وحشتناک بود
همیناییکه اتفاق افتاد ؟
فالگیر به من گفت همسری داری که خیلی قلب پاک دست پاک هست و پیش خدا خیلی عزیزه... مدام میگفت می دونی خیلی دوست داره... قدرش رو بدون... بعدش گفت طالع ازدواجت با این شوهر شکسته میشه ... گفتم ما با هم خیلی خوبیم مشکلی نداریم... گفت در سالهای آینده وقتی لچه ی دومت هنوز بالغ نشده همسرت رو از دست میدی...منظورش فوت بود...
و گفت پسر بزرگترت مهاجرت میکنه. اما خودت همینجا می مونی و بعد از چند سال تنهایی ستاره بختت دوباره با شخصی جفت میشه که می شناسیش و بعدش همه چی خوب پیش میره.
وا اسی چرا نصفه میگی بعد میری
بگو لطفا بقیه اشو
لعنت به فالگیری و کاری که کردم... تو چشمای شوهرم نگاه می کنم آتیش میگیرم. نمیدونم چکار کنم. خیلی دوسش دارم
لایک
داره تایپ مکنه امان بدید
چیزهای دیگه هم گفت که چندان مهم نیست.
الان مثل یه روح سرگردان شدم.
هیچوقت چنین اشتباهی نکنید.
ما انسان‌ها همیشه ناسپاسیم ، خدا برگشته به ما گفته پیش فالگیر و جنگیر و دعا نویس جادوجنبل کن و طالع بین نرید ایاالنهاس نرید
بعد الان قشر پولدار جامعه شدن این بالاییا
الان اسی تو با این کاری که کردی هر روز عذاب وجدان و زجر ولت نمیکنه برای چی میرید آخه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
