شوهر سابقم دخترمو هم ول کرده

دقیقآ

امروز داشتم فکر میکردم آلن که اون هرزه خانم رو عقد کرده حتمآ خیلی خوشبخت داره زندگی میکنه

دخترش هم براش مهم نیست و قیدشو زده

البته اون هرزه خانوم از خداشه

به خدا من تمام تلاشمو میکنم که دخترم کمبود نداشته باشه.

حال خودمم خیلی بده

خیلی منو تحقیر کرد و بهم توهین کرد

نمیدونستم چه مرگشه تا وقتی سر از کارش درآوردم و فهمیدم خیانت میکنه اونم با ی هرزه ی خیابونی

بعد جدایی هم رگزود رفت عقدش کرد

تو عکس پروفایلش حلقه انداخته بود

خیلی برام مسخره بود

تو ۱۲ سال زندگیش با من حلقه نمینداخت اگه می‌فهمید تعهد چیه گند نمیزد به زندگی دختر بی گناهمون

دختره دقیق میدونسته این زن و بچه ی ده ساله داره

ولی تمام تلاششو کرد که به مرادش،برس

الان سیس برنده بودن گرفته

از اون هرزه که انتظاری نمیره

ولی این مرد الدنگ باید ی ثانیه فکر می‌کرد دخترش،چی میشه؟؟

ی چیز جالب

شوهر الدنگ در حال خیانت به من با اون دختره به همون دختره هم خیانت کرده

بعد خواهرم بهش گفت

احمق به چی مینازی

به تو هم خیانت کرده

گفت برام مهم نیست

در جریان بودم

ولی الکی میگفت

حتمآ شوهر  سابق الدنگ ی دروغی براش جور کرده

میخوام بگم من واقعآ برد کردم که مثل آَشغال پرتش کردم بیرون

این روزها دعا میکنم بمیره که راحت بشم و نفقه هم برم از باباش بگیرم

چون باباش،کارمنده و راحت تر نفقه تعیین میشه

من حواسم به دخترم هست ولی خوب فکر نمی‌کنم پروتز منافاتی با توجه به دخترم داشته باشه

خواستگار هم که میاد و دست من نیست.

من هم خوشگلم و هم کارمندم و موقعیت خوبی دارم

پس طبیعیه که خواستگار داشته باشم

و اینا معنیش این نیست که به دخترم بی توجه هستم

گاهی بهش فکر میکنم.ولی جال این ترفند وکیل گرفتم و کلی مدرک از مسافرت و اینا جور کردم و حتی موضوع ازدواجشون رو کردم تا دادگاه نفقه بیشتری ببره

حق دخترمو از حلقومش میکشم بیرون

اون دختر هرزه هم خیلی زود به غلط کردن میفته

هر چند من چتاشون رو دیدم اینا رابطه ی خوبی نداشتن

همش توهین و بلاک و اینا بوده

دختره خیلی آویزون بوده

النم فکر میکنم مجبور شده عقدش کنه تا بتونه بره خونشون زندگی کنه با اونا

چون جایی نداره الدنگ