دوروز پیش آمدیم شهرستان شوهرم انگار دوهفته ست اینجاییم الان امروز کلی مهمون اومده اینجا .مردا تو حال بلند بلند حرف میزنن جا نیست بشینی تو اتاق زن ها از ظهره تکون نخوردن و یه سره حرف الان شام خوردن نصفشون پر شدن تو آشپزخونه و یه خروار ظرف خواستم کمک کنم دیدم نه حال دارم نه حوصله آمدم تنها نشستم تو اون یکی اتاق که کسی نیست وااای چقدر خوبه ...الان پشت سرم حرف میزنن که اجتماعی نیست و فلان و فلان
🌝تو لایق بخشش نبودی، اما من لایق آرامش بودم، پس بخشیدم.تو لایق احترام و ادب نبودی، من نخواستم شخصیت خودمو زیر سوال ببرم، پس در جواب بی احترامی، درست برخورد کردم. تو لایق کمک من نبودی، من لایق انسان بودن بودم، پس هرکاری از دستم برومد برات انجام دادم. تو لایق توجه من نبودی، من لایق روح آزاد و قلب سبک بودم، پس ابرازش کردم.تو لایق بودن توی زندگی من و خاطراتم نبودی، من لایق داشتن تجربه های سخت، درس گرفتن و قوی شدن بودم پس خدا تورو سر راهم گذاشت .🌱