این چند روز خیلی زجر کشیدم سحری یه دونه شیرینی خوردم میلم نمیکشه غذا بخورم شامم دوسه قاشق ماکارونی
چه زجری؟
من ۱۴ سال تحمل کردم ولی دارم تمومش میکنم چون واقعا نمیتونم
شوهرت چی میگه
من مادرم ازون مادرهای بچه دوست وپسرم ۱۳ سالشه انگار میخاد پیش باباش بمونه چون خیلی ساپورت میکنه ولی من از این در برم بیرون تیک تیکش میکنن چون مادر شوهر تو یه طبقه هست جاریم یه طبقه از ترس من چیزی نمیگن ولی نباشم اذیت میشه ولی عزیزم خودم تا کی قراره زندگی کنم وعمر کنم حداقل یه دوسال راحت زندگی کنم فکر نکن راحته رفتن خیلی سخته ولی باید بری شاید حاله همه خوب شه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
