2777
2789
عنوان

طلاق سر آمپول مزدن

226 بازدید | 21 پست

امروز مریض شدم شوهرم منو برد بیمارستان بعد کلی معطلی دکتر امپول نوشت ترس به جونم افتاد نذاشتم پرستار امپولو بزنه شوهرم تو مسیر پدرمو دراورد (چون مشکل پنیک دارم)هی میگفت ادم بیرون میاد باهات خجالت میکشه مردمم زن گرفتن منم زن گرفتم ازونجا تا خونه با اون حال بدم گریه کردم بعدم اومدم خونه مامانم ب مامانم گفتم سه تایی با شوهرم بودیم اخرسر رفتنی گفت میای یا شب میمونی؟گفتم طلاق میخام وسلام،و رفت،اصلا حمایت نمیکنه فقط ب فکر خودشه خب منم ادمم دست خودم نیس بیماریم و استرسم شما بگین کارم اشتباه بوده؟، هر دفعه با تحقیراش تا مرز جنون میرسونه منو

خانماا کلا یادتون نره تو‌ یک انسان هستی یک خانم برای تو شاید خودخواهی باشه ولی تو قبل از جایگاه خانواده وهمسر ومادر و بچه باید به فکر سلامتی خودت باشی به فکر یه بدن سالم و آرامش و احساس خوب وحال روحی خوب از همه مهم تر کی گفته تو باید فدای بقیه بشی؟ کی گفته حتما باید از خودت بگذری تا بشی یه همسر خوب یه مادر نمونه ؟مهم اول جایگاه خودت احوال وارامش هات هست در طی مراحل زندگی تون پس خودتون فراموش نکنید اگ فراموش کردین کلی اذیت ها براتون زجر آور هاش میاره

کمک کردن از علاقه های فوق قلبیم هست هرکسی مشکل داشت احتیاج به کمک داشت بهم اطلاع بده بعدیادت نره تو زندگیت مجبور نیستی به هیچ کسی راجع به چیزی جواب پس بدی به غیر از وجدانت اینو هیچ وقت یادت نره در عالم هرکسی ممکنه مهر قلب داشته باشه ولی نه [وجدان] همه بندگان مقرب الهی هستیم مهم اینه ک خدا فراموشت نکنه وگرنه بقیه که میان‌ و‌ میرن انسانیت داشتن و معرفت وجدان آسوده و اراده ومهربونی سبک زندگی نجیب زاده هاست انگاری قرن ماروزگار مرگ انسانیت هست  انسانیت گاهـی یک لبخندهس یک آرامش امنیت که محکم میگه نترس من هستم کمکت میکنم  که به احساسات و روح یک انسان غمگینی آرامش هدیه میکنی چشم بهم بزنید عمرتون میگذره پس حواستون به تلف شدن روزها تون در آشفتگی ها باشین.                                                                  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شوهرت حتما کلی ازت بزرگتره

وقتی میگیم با همسن خودتون ازدواج کنید برای همین روزاست

اون اعصاب نداره با اون سن نمیتونه با بیماریت کنار بیاد ولی یکی هم سنت بهتر درکت میکرد

دلایل مجرد بودن خیلی زیاد میتونه باشه ، اون احمقی که میگه دختر مجرد بی عرضه ست نتونسته پسر تور کنه و با نیش و کنایه میگه ترشیده ، باید بدونه یه دختر دلایل قانع کننده ای برای ازدواج نکردن تو این شرایط داره ،یکی اینکه اگه شوهرت خیانت کنه قانونا حق بهش داده شده که بگه صیغه کرده ، دوما تنها چیزی که زن در ازای بخشیدن حقوقش بدست میاره مثلا قرار بوده مهریه باشه ، مهریه ای که پنج درصد زنها تونستن بگیرن و خیلی دلایل دیگه ، اینکه مردا پرنسس شدن و نمیتونن نیاز عاطفی یه زن رو برطرف کنن و ... پس قبل از اینکه دهن کثیفتون رو باز کنید فکر کنید 

خانماا کلا یادتون نره تو‌ یک انسان هستی یک خانم برای تو شاید خودخواهی باشه ولی تو قبل از جایگاه خانو ...

خودت مینویسی یا هوش مصنوعی؟

دلایل مجرد بودن خیلی زیاد میتونه باشه ، اون احمقی که میگه دختر مجرد بی عرضه ست نتونسته پسر تور کنه و با نیش و کنایه میگه ترشیده ، باید بدونه یه دختر دلایل قانع کننده ای برای ازدواج نکردن تو این شرایط داره ،یکی اینکه اگه شوهرت خیانت کنه قانونا حق بهش داده شده که بگه صیغه کرده ، دوما تنها چیزی که زن در ازای بخشیدن حقوقش بدست میاره مثلا قرار بوده مهریه باشه ، مهریه ای که پنج درصد زنها تونستن بگیرن و خیلی دلایل دیگه ، اینکه مردا پرنسس شدن و نمیتونن نیاز عاطفی یه زن رو برطرف کنن و ... پس قبل از اینکه دهن کثیفتون رو باز کنید فکر کنید 

این کلمه خیلی راحت نباید بگی اونم تو مریضی باید درست کنه

میدونم اخه میگه خسته شدم

خب خسته شده بزاره بره

نه اینکه روان منو نشونه بگیره

خودش میدونه چقدر مشکل دارما

برید مشاوره تو رو قرآن سر این مسائلی که بحرانی و حاد نیست کام تون رو تلخ نکنیدبخاطر یه همچین چیز مسخ ...

فکر میکنی مشاوره نرفتم عزیزم؟

۱ ماه نمیشه از اخرین جلسه مشاورمون که کلی گریه کرد عذرخاهی کرد گفت شرایطمو قبول میکنه

بعد هر دفعه اعصابش خورد میشه هرچیزی از دهنش درمیاد به من میگه

فقط به خاطر امپول میخوایی جدا بشی؟؟

من نمیخام

بحث امپول نیس

سرهرچیزی همینه

پشتمو همیشه خالی میکنه

شوهرای ملت نازشونو میکشن،شوهر منم چیزی که دست من نبوده رو صد دفعه میکوبه تو سرم

فکر میکنی مشاوره نرفتم عزیزم؟۱ ماه نمیشه از اخرین جلسه مشاورمون که کلی گریه کرد عذرخاهی کرد گفت شرای ...

خب من خبر نداشتم عزیزم ببخشید اگه پیش داوری کردم 

اگه واقعا مشاوره رفتید و قول داده و زیر قولش زده و باز داره به قول خودت اذیتت میکنه به یادش بیار مشاوره رفتن هاتونو باهاش منطقی حرف بزن بگو من حوصله مسخره بازی هاتو ندارم یه بار گریه میکنی عذرخواهی میکنی بعد دوباره روز از نو روزی از نو

بشینید باهم تکلیف تونو مشخص کنید 

درخواست دوستی قبول نمیکنم.

جای طلاق ب فکر درمانت باش بنظرم

۲ساله تحت نظر روانپزشک دارو میخورم و ۳ ساله رواندرمانی میرم

جالب تر اینکه ۱ سال بعد ازدواجم ب این مشکل مبتلا شدم و چیزی نبدد که گولش بزنم!!!!

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792