مرسی عزیزم واقعا خیلی مهربونی یه دنیا ممنون🤍
البته نمیدونم خوابم واقعا تعبیر داره یا نه آخه اولاش یه مقدار عجیبه. میترسم تعریف کنم فکر کنین مسخره میکنم ولی واقعا این خوابو دیدم و بیشتر قسمت آخر خوابم که مربوط به ماهی هاست واسم مهمه. خواب دیدم نگار جواهریان و پریناز ایزدیار تو خوابم بودن و انگار شوهرشون اینا رو اذیت میکرد و بعد شوهره یکی ازینا رو کشت ولی یادم نیست کدومشون بعد خواب در ادامه یه گالن چندلیتری آب دیدم ازینا که درشون بسته میشه و بعد داخل این گالن آب بود و یه ماهی مشکی داخل پلاستیک بود و داخل این گالن بود و من حس کردم این ماهی مشکیه همون خانومه است که شوهرش کشتش و من گفتم خب داخل گالن این همه آبه چرا این طفلی رو گذاشتین تو پلاستیک آب بزارین آزاد باشه . حس دلسوزی داشتم و آزادش کردم و بعد رفتم وقتی دوباره برگشتم دیدم داخل اون گالن ماهیا بیشتر شدن و تعداد زیادی ماهی سیاه میان و میرن. ماهی ها مثل ماهیایی که واسه غذا میخریم نبودن ولی خب از ماهیای سفره هفت سین طولشون بیشتر بود یه مقدار و مشکی بودن بعد من به خواهرم گفتم شابد بشه آکواریوم داشته باشیم. اینم بگم که یادم نیست ولی فکر کنم ماهی ها بچه همون ماهیه بودن که از پلاستیک آزادش کردم.