2777
2789
عنوان

رفتارتون با پدر بدذات چ جوریع

170 بازدید | 28 پست

من از بابام هیچ وقت نمی‌گذرم .این آدم  پر از زخم زبونه رفتارای اشتباهش با بچه هاش باعث شده خونه برامون مثل جهنم باشه من سر کار میرم کارمندم حقوقم ۱۲ تومنخ میگه که دروغ میگی اینقدر نیست یا همش انتظار داره بهترین ماشین سوار بشم میگه عقل نداری بی عرضه ای .... ازدواج نکردن همش تو سرم میزنه که موقعی که باید ازدواج میکردی نکردی الان خر هم نمیاد بگیرتت موندی تو خونه پیر دختر شدی سی و یک سالمه .... ماشینی که خودم با پولام خریدم و یک تومن هم قرض نگرفتم و نداده بهم رو تو سرم میزنه که باید بهتر بخری انگار نمی‌فهمه اوضاعمو انگار مگه چقدر حقوق می گیرم تازه من چند تیکه طلا دارم پس انداز بقیه همکارام همین رو هم ندارن .... 

این حرفاشو جلو بقیه هم گاهی میزنه همیشه یک نگاه های سنگینی می‌کنه انگارجرم و جنایت کردم ... منم  مدتیه چیزی نگفتم با این همه تیکه و کنایه ولی دیگه  دیروز هر چی دلم خواست  جوابشو دادم .... مشکل بعدیم داداشمه که دو سال ازم بزرگ تره از وقتی یادمه اینا با هم دعوت داشتن فوق لیسانسه یک مدت شرکت کار میکرد از اونجا پیمانی بود آمد بیرون الان یک کافی شاپ داره بابام مسخره می‌کنه که کافه هم شغله؟  چه گو هی میخوری اونجا  و  باید الان شاسی بلند. می‌داشتی نه پراید.... حالم از این انتظارات غیر واقعی ب هم میخوره 

هیچ وقت بچه هاشو نمی بینه این در حالیه که تو فامیل دختری نیست که مثل من کارمند باشه  ازش متنفرم هیچ وقت دلم صاف نمیشه .... 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اخ اخ گفتیمنم هیچ وقت دلم با بابام صاف نمیشه

اینو فقط کسایی میفهمن که تو یک همچین جوی بزرگ شدند من وقتی بچه بودم روز تولدم هیچی نمی گرفتم بزرگ هم شدم انتظاری نداشتم ولی روز پدر هم هیچی نمیخرم چون یاد نگرفتم چون  محبت ندیدم .... نمی‌دونم چ جوری توضیح بدم 

اینو فقط کسایی میفهمن که تو یک همچین جوی بزرگ شدند من وقتی بچه بودم روز تولدم هیچی نمی گرفتم بزرگ هم ...

خوب میفهمم چی میگی عزیزم

قشنگ درکت میکنم

هردختری رفتار خوب از باباش انتظار داره

اگر نباشه خیلی عذابه واسه ادم هرچند بخای بیخیالم باشی نمیشه

عزیزم ..

بازم احترامش رو هر چند ظاهری نگه دار، متن رو خوندم میدونم چقذر اذیتی ولی پدرته

تا این لحظه نازایی دارم دعام کنین هرراهی تونستم رفتم نشده.کاش دعای شما راه آخر باشه و بشه معجزه زندگیم.اگه خوندی و صلوات فرستادی یه قلب 💝برام بفرست دلم شاد و امیدوار  میشه

اوووووف خدا بهت صبر بده و إن شاء الله سال جدید بری خونه ی بخت

حالم با خودم خیلی بده همش میگم نصف بیشتر حال بدی هام، برای اینه که تو همچین خونه ای با همچین آدمی بزرگ شدم .... پدر آدم که حتما نباید دست ب زن داشته باشه  یا غیرتی باشه تازه منت همین رو هم می‌ذاره که تو باید گیر همچین پدری می افتادی چون من گفتم هیچ دلخوشی ازت ندارم و متنفرم ازت نباشی حالم خوبه و واقعا هم اگر یک روز نباشه من حالم خوبه اینقدر انرژی منفی داره که وقتی هست حالم بده قلبم سنگینه

اسی پدر من یه معتاد متوهم عقده ایه خود بزرگبینه اماچه میشه کرد تف سربالاست

پدر من خیلی موجه، فکر می‌کنه پسر شاهه.... درسته معتاد نیست ولی  میگم به اعتیاد نیست آدم بد تو هر شکل و قالبی بده

من میفهممت قشنگ بهت حق میدم

این جوری خیالم راحت میشه عذاب وجدان نداشته باشم سر داد زدن و فحش دادن بهش چون واقعا حالم بده چون می بینم به چشم خودم که سر رفتارا،حرفاش دارم افسرده میشم چون می بینم شخصیت من که همیشه مضطربه و افسرده اس و نمی خنده، ب خاطر ذرع ذره رفتارهایی که باهام شده چون باعث شده اعتماد به نفسم کم بشه .... چون می‌دونم اگر این خانواده  من نبود الان یک شخصیت دیگه داشتم 

حالم با خودم خیلی بده همش میگم نصف بیشتر حال بدی هام، برای اینه که تو همچین خونه ای با همچین آدمی بز ...

دقیقا مث بابای منه. کوه انرژی منفی و مدام در حال دعوا، لعن و نفرین و فحش اونم با صدای بلند ک همسایه ها میشنون... الان خونه نیس اینقد آروم و خوبه فضای خونه

کاش ازدواج میکردی یا مستقل می‌شدی چقدر سخته زندگی اینطوری

ازدواج کردن با خواستگار هایی که میان و میرن ؟ یا مثلا کسایی که هیچ وقت مورد پسندم نبودن؟ ..... من دوست دارم برم ازینجا ولی خب تهران نیستم که این چیزا عادی باشه که دختر  بره خونه جدا بگیره ... من از خدامه، باهاش زندگی نکنم ولی نمیشه 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792