دو روزه خونمونن
بچم تب داره اسهال استفراغ
شوهرم پريشب افتاده دستش از كتف شكسته (شب قبل از اومدنشون)تو مسير بودن
دوتا بچه كوچيك دارم اوناهم يه پسر دوساله دارن
زن و شوهري ان و مادر زنه
از يه استان ديگه اومدن
بچه بزرگمم مدرسه ايه
دقيقااا از شانسم اين دو روز اب هم از ظهر تا اخرشب قطع ميشه
ديگه موندم بخدا
ديروز خواستن برن بازار
من نتونستم باهاشون برم انقد بدحال بود بچم بردمش درمانگاه سرم زدن ديشب خيلي شب بدي بود
هم شوهرم درد داشت هم بچم
وای چه شرایط سختی😓
چقدر آدم باید بی ملاحضه باشه😕😒
واااایییی از در و دیوار برات باریدها😨😨😨
تو کفششون نمک بریز برن😅😅😅
تو این شرایط اون قطعی اب دیگه فاجعه ست
خدا بهت توان و صبر بده 😐
چه نسبتی باهاتون دارن مهمونا
چه مهمونای بی فکری 😑 آدم یکمم باید مراعات حال طرف و بکنه خب
فامیله؟یکم تحمل کن میرن خودشون. آگه رفتار بدی نشون بدی بعدا همش عذاب وجدان میگیری کاش تحمل میکردم
دیگه اومدن مهمون حبیب خداست
ازش خانومش بخواتو کارا کمکت کنه که همه سنگینی رو دوشت نباشه
واقعا خودشون شرایط رو درک نمیکنن?
