پدرم خیلی جاهاپشت شوهرم درومده توکار توخرید خونه تو عروسی وجهاز وهمه اینا
ولی همیشه شاهدبودم ک شوهرم سواستفاده میکنه وتوروی پدرم باهاش خوبه وپشت سرش انگار باهاش دشمنه
چیکنم باهاش؟چجوربرخورد کنم؟
ب علاوه اینکه همیشه ازامکاناتی که خانواده ی من دراختیارم میزارن برای اسایش وراحتیم مثلاکلیدویلاشونومیدن همسرم بدون اطلاع من به خانوادش میگه همه روجم میکنه میاره
ولی اینجوری انگار دشمنه باخانوادم بروش نیاورده ولی خودم حسش میکنم
همیشه میگه بابات اینجوره مامانت اونجوره داداشات اونجورن بااینکه من همیشه دفاع میکنم ونمیزارم توهین کنه ولی باز ادامه میده
باپدرمم راحت نیستم خیلی رابطه ی لفظیمون ناجوره انگار دوتاغریبه ایم ،چطوری بهش بگم دیگه به من هیچی نده ؟الان مثلامیخاد خونه بسازه برای من و برادرام و خاهرم همه راضین باهم مشکلی ندارن من چطوربهش بگم شوهرمن لیاقتشو نداره؟