وای میمیرم برای بچه ها
بعد از ۳ ماه اومدم شهرستان پسر عموم ۳ سالشه همین ک منو دید هی می‌پرید هوا آخ جون مشی اومد😂
درست نمیتونه اسممو بگه میگه مشی
مامانش گفت بریم بالا خونه خودمون بخوابیم
گفت ن من نمیام میخوام پیش مشی بخوابم بهم گفت ی تشک بنداز کنار خودت برام خواستم بالشت بذارم براش گفت نهههه مال خودت🥹
ووووی خدا سرشو گذاشت رو دستم موهای فرفری و زردش رو صورتش افتاده صدای نفسااااش😍
من یه روزی خودم بچه داشته باشم میمیرم براش خداااا
شماهایی ک بچه هاتون هر شب بغلتون می‌خوابن چ حسی دارین😁
خودت بزایی بعدش تجربه میکنی خوبه یا از فرط خستگی گریه میکنی
خوبه😍
بچه ها خیلی کیوت و نازن
ما عادی هستیم. هر از گاهی ذوق. میکنیم
بچه این سنی از ابو گل درآمده ، حس خوبی داره
قبلش خیلی دردسر داره ،ولی بازم خیلی شیرینه کارهاشون
خیللی بلبل زبونی میکنه
هروقت خرابکاری میکنه باهاش حرف نمیزنم
میاد صورتشو میماله صورتم میگه لپام نرمهه؟
۳سال نیمشه😅
یه وقتایی انقد خسته میشم یادم میره از بودنشون لذت ببرم
بچه ها دوست داشتنی ترین موجودات زمینن هرچی کوچیکتر خوردنی تر😍😍انشاالله خودت تجربه کنی میفهمی بچه خودت یچیز دیگس
چه حس قشنگی بهم منتقل کردین خداحفظ کنه کوچولو رو
ان شاءالله خودتونم با بچه خودتون تجربه کنینش
عزیزمی
انشالله تو هم بچه دار بشی
والا من خسته ام زامبو بچه نیس پدرمو در اورده تو خواب اینور و اونور میره
