2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آبان اومد خونه دید امیر و بهار مثبت ۱۸ هستن

یا علی از اولم به بهار شک داشتم شوهره اینقد ناراحت بود زنش کاری نگنه خودش خرابی داش شوهرم قسمت قبل میگف این چی چی شوهره من بودم سه طلاقه میکردم دیگه برنگردم پیشش😅چه بهتر حیف ثابت نبس😁😬

یا علی از اولم به بهار شک داشتم شوهره اینقد ناراحت بود زنش کاری نگنه خودش خرابی داش شوهرم قسمت قبل م ...

خودت ببینی بهتره ثابت به ابان گفت بدهی به من نداری میخوای بری بورو اینم خوشحال رفت خونه دید چی شده 

چیشد

امیر اومد خونه ثابت با گریه و زاری تا آبان رو ببره.ثابت نزاشت آبان بره بیرون و ببینتش.بعدش بهار به امیر گف دیدی نیومد بیرون پس الان تکلیف خودت روشن شد که تو دیگه انتخابش نیستی.ثابت به آبان گف الان که میخوای بری برو و آبان خوشحال رفت خونش دید بهار و امیر با هم خواب بدن...خلاصه با گریه از خونش اومد بیرون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز