امروز بخارشوری که برا جهیزیمون خریده بودمو باز کردم ازش استفاده کردم
اوه عزیزم یادته با چه وسواسی و شوق و ذوقی رفتم خرید؟
میخواستیم برای خونه عشقمون استفاده کنیم
الان ۲۸ روزه تموم کردیم دیگه حتی جرات فک کردن به امیدواری رو تو ذهنمم ندارم
عزیزکم امیدوارم حال دلت خوب باشه
منکه خیلی حالم بده
و نمیدونم عصبانی باشم از دست کی
کیو نفرین کنم که نذاشتن منوتو مال همدیگه باشیم؟
💔💔💔
میدونی بهش نگاه میکنم ارزوهای مرده ام رو میبینم
حتی بهت نگفتم رفتار پیش امام رضا تو حرمش برامون استخاره زدن روحانی حرم گفت خوبه خیلی خوبه و منی که به پهنای صورتم اشک میریختم و روحانی گفتن استخاره های من مجربه
حتی جرات امیدواری ندارم
نگا میکنم به پروفایلی که ۴ سال پیش وقتی گفتی دلمو بهت باختم گذاشتی هنوز برنداشتی ولی من جرات امیدواری ندارم چون میدونم از توانت خارجه از خواستن تو مطمئنم حتی میدونی چقد در عذابی ولی...
ولی باور کن پیشونی نوشته سیاه منه ک تو رو هم گرفتار کرد
آخه جان دل، من همه زندگیم بدبیاری بوده
جان من است او
هنوزم یاد اون روزی میوفتی که اینو گذاشتی شور و شوقش هیچوقت فراموشم نمیشه
اگه بدونی هر روز چطوری خودمو گول میزنم
....