2777
2789

اینم بگم ک شوهرم خیلی حسوده اصلا نمیزاشت و نمیزاره پسرمو بغل کنه حتی ی بار ب دهنش نمیاد بگه دایی 

داداشمم بیست سالشه خیلی پسرم دوست داره ولی پسرم وقتی من تنهام خونه مامانم میگم برو بغل دایی میگه نه نه گریه میکنه اصلا ی لحظه بازی نمیکنه 

از اون ور عاشق عموشه تا میبینی ش میپره بغلش 

شوهرمم هی تشویق عمو جون عمو جون اینم بیشتر جذبش میشه 

داداشم ک هیچی نمیگه اما ته دلش خیلی غصه میخوره چون من یه دونه خواهرشم و همین ی تک نوه ست تو خونمون همیشه قدیما میگفت ابجی بچه بیاره میخورمش اینقد دوسش دارم اما الان حتی نمیتونه بغلش کنه ی لحظه چکار‌کنم بنظرتون؟؟از سمت شوهرم ک هیچی نگین چون غیر قابل تغییره و اصلا اخلاقش عوض نمیشه طلاقم نمیتونم بگیرم چون بچمو اصلا نمیده بهم منم طلاقت دوری بچه رو ندارم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بچه بزرگ میشه همه چی برعکس میشه بچه منم بغل هیشکی نمیرفت الان دلش نمیخواد از خاله هاش خداحافظی کنه بیاد خونه 

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی  درخواست دوستی به هیچ وجه پذیرفته نمیشود حتی شما دوست عزیز 

طلاق بخاطر بغل نرفتن دایی ؟؟؟ توروخدا یکم قوی باش این حرفا چیه تو ضعیف باشی بچتم ضعیف بار میاد 

وقتی تنها میری خونه بابات بگو داداشت براش خوراکی بخره بهش محبت کنه باهاش بازی کنه تا بچه جذبش بشه 

ذهن بچه رو شست شو بده عموبده ببین دایی خوبه برات جایزه مسخره گاهی الکی بگید مثلا دایی برات آبنبات چو ...

داداشم اینقد خوراکی میخره براش هفته ای ی بار میام خونه مامانم 

بعد تو خونه تنهام میگم عمو بده اع داد میزنه سرم میگه نگو

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز