2777
2789
صد البته که شما زیبا هستی به نظر من این داستان فقط یه برخورد قاطع میخواد  همسرتم حرف زد موقعی ...


اون که درکم میکنه...حتی اولین بارم خودش جریانو بهم گفت...گفت از نگاهاش بدم میادو و مرتب بهم دست میزنه من که جریانو از طرف همسرم فهمیدم وگرنه خبر نداشتم

اون خودش میدونه چقد ناراحتم

(بـــژی کـــورد)دیــاکو تو بهــترین اتــفاق زندگــیمی
صد البته که شما زیبا هستی به نظر من این داستان فقط یه برخورد قاطع میخواد  همسرتم حرف زد موقعی ...

اون دختره رو ببین دیگه چقدر بیشعور چسبیده به مرد زن دار

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اوه اوه پس ازوناشه. زندگیتو دوست داری پس بجنب دختر. میگم مگه شوهر نکرده دختره؟


بله از اوناییه که وقتی یه کلمه راجبش حرف بزنی از چشاش سیل اشک تمساح جاری میشه و همه کاس و کوزه سر من بیچاره میشکنه واسه همینه سکوت کردم

یه بار ازدواج کرده طرف سنش زیاد بوده مرده دختره هم کلی مهریه و اموال گرفته الان داره با اون پولا عیاشی میکنه

(بـــژی کـــورد)دیــاکو تو بهــترین اتــفاق زندگــیمی
بله از اوناییه که وقتی یه کلمه راجبش حرف بزنی از چشاش سیل اشک تمساح جاری میشه و همه کاس و کوزه سر من ...

وای پس خیلی حواست باشه. حالا که پول داره دنبال عشق میگرده. مادر شوهر خواهر شوهرت اینا چی میگن؟

وای پس خیلی حواست باشه. حالا که پول داره دنبال عشق میگرده. مادر شوهر خواهر شوهرت اینا چی میگن؟


من 7 باره سقط کردم از اخرین سقطمم 17 روز میگذره ...جنینم 3 ماهه بود که کورتاژ شدم خود به خود خون ریزی کردم

خونواده ی همسرمم میدون این وضعمو و من بعد کورتاژ رفتم خونه ی بابام چون خونواده ش خیلی بهم فشار میوردن میگفتن طلاق بگیر منم رفتم خونه بابام گفتم طلاق میگیرم مامانش اومد گفت از اولم میخواستم دختر عمه شو واسش عقد کنم که تو اومدی تو زندگیش طلاق بگیر که دیاکو بچه داشته باشه و بابا بشه

خونواده ی منم با حرفای اون شبشون خیلی نااحت شدن چون قبلا هم مشکل نازا بودن منو به همه گفتن داداشا م و بابامم گفتن نمیزاریم برگردین خونت ...فردا شبش همسرم از همه جا بیخبر بهم پیام داد گفت بیا پایین تو ماشین باهم حرف بزنیم منم رفتم و بهش گفتم که چی شده کلی گریه کرد گفت من بچه واسم مهم نیس و توروخدا برگرد...منم بابامو راضی کردم که برگردم اونم گفت این اخرین فرصتته یک بار دیگه با چشای گریون برگردی خونه ی من باید طلاق بگیری

همسرمم هر روز صب قبل از اینکه بره سر کار قسمم میده که از خونه نرم و برنگردم پیش مامان بابام

اما خونواده ی همسرم میگن باید طلاق بگیری و دختر عمه ش کیس خوبیه و جونه و میتونه بچه دار بشه

باهام قطع رابطه کردن و نه مهمونی و نه عروسی هیچ جا دعوتم نمیکنن

درضمن من کرد هستم و غرب کشور نزدیکای مرز زندگی میکنیم و واسه درمان نمیتونیم بیام تهران 

ببخشید خیلی زیاد شد

(بـــژی کـــورد)دیــاکو تو بهــترین اتــفاق زندگــیمی
والا من که از دست دیاکو بیچاره شدم از بس زنا رو نگا کردم که ببینم به دیاکو نگاه میکنن یانه...منم خوش ...

وای خیلی خوب گفتی من بعضی وقتا فک میکنم همه زنای همسایه مون همه عاشق همسری هستن

اینکه باهاشون قطع ارتباط کردم 2 هفته س اما بعد مدتی دوباره رابطه مون خوب میشه و بازم با دختر عمه ش چشم تو چشم میشم و این واسم عذاب آوره

(بـــژی کـــورد)دیــاکو تو بهــترین اتــفاق زندگــیمی
الهی این نعمتا تو حلقشون بمونه خفشون کنه 😓


وای خواهر چه دل سوخته ایی داری!! 

اگه شما مسلمان واقعی دیدی هیچ وقت از روی ظاهرش متوجه نمیشی چجور آدمیه.چون هیچ وقت برای ظاهر کاری رو انجام نمیده.پس تماما ریا و ظاهر فریبه.برای رسیدن به منافع مادی دارن این کارها رو انجام میدن.شما مومن واقعی رو نمیبینی ی جوری راه بره که همه بفهمن داره میره وضو بگیره نماز بخونه اما تا دلت بخواد کسایی رو میبینی که جار میزنن و به همه اعلام میکنن که ببین من نماز خونم...    
من 7 باره سقط کردم از اخرین سقطمم 17 روز میگذره ...جنینم 3 ماهه بود که کورتاژ شدم خود به خود خو ...


واقعا متاسفم بابت این قضیه بچه.اما خداروشکر شوهرت بفکرته.خدا مادرشوهر اینجوری نصیب هیچ کس نکنه

گفته بودی که چرا محو تماشای منی، آنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی، مژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود، ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
واقعا متاسفم بابت این قضیه بچه.اما خداروشکر شوهرت بفکرته.خدا مادرشوهر اینجوری نصیب هیچ کس نکنه


من خسته شدم دیگه...از بس دکتر رفتمو همه ی تلاشام بیهوده بوده...کاریش نمیشه کرد

(بـــژی کـــورد)دیــاکو تو بهــترین اتــفاق زندگــیمی
من خسته شدم دیگه...از بس دکتر رفتمو همه ی تلاشام بیهوده بوده...کاریش نمیشه کرد

شیلان جان خیلی خوبه که همسرت اینقدر دوست داره و خودش بهت گفته ..پس بگو من بهت اطمینان دارم واین موضوع رو به خودت میسپارم هر وقت بهت دست زد با قاطعیت  نگاهش کنه بهش بگه دست نزن خوشم نمیاد همون موقع شما رو با القاب زیبا صدا کنه ..به همسرت بگو خودش باید واکنش نشون بده ..البته این نظر منه ‌به نظر من چون  مستقیما خانواده اش بهت گفتن شما هم بگی گفتی ..دیگه دختره جای حاشا کردن نداره مسئله ای که همشون به زبان گفتن ..

مشاور امور ملکی در کیش..🌴
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792