میخایم ماشین بخریم قراره طلاها منوبفروشیم امروز اومده میگه مامانم برمیداره ازمون یه مقدار طلا اصن حالم گرفته شد تازه میگه چته اسمش میاد قیافت میره تو هم خب اون انقد حرومزادست پول داری قرض بده چرا میخای طلامونوبگیری بد دوسال پیش دخترش پول میخاست تماممم طلاهاشوداد هنوزم پس نگرفته هیچیشو ازونطرف هرچی میخاد شوهرم میگیره یجور که انگار نداره عوضی مار