من به یه پسر حدودا ۲۶ ساله که فامیل بودیم و بهم نزدیک بودیم و حس میکردم ازم خوشش میاد حرفای بدی زدم. گفتم که بی مسئولیت و لوس و حساسه و اهل کار نیست و فقط اهل شکایت و آه ناله س ( قضیه ش طولانیه. دلیلش این بود که هر کاری رو نصفه ول میکنه. ترم اخر لیسانس ول کرد. بعد از اون چند بار کارای مختلف رو امتحان کرده مثل شاگردی اما هربار یا به خاطر بی توجهی اخراجش کردن یا خودش قهر کرده رفته چون صاحبکار باهاش تند صحبت کرده. همش اه و ناله میکرد از زمین و زمان ولی هیچ کاری برای اصللاحش نمیکرد. همیشه باهاش راه می اومدم درکش میکردم ولی بار آخر دیگه خسته شدم)
خلاصه بعد از اون حرفایی که بهش زدم احساس میکنم ازم دور شده. به نظرتون دیگه منو دوست نداره؟