بیشتر از ۱۷ ساعت چیزی نخوردم و روزه بودم
زود سحری میخوریم چون شوهرم صبح زود کار داشت به خودم اذیت دادم بیشتر گرسنگی بمونم ولی اون یکم بیشتر بخوابه
کتک خوردم.به بازوم و به رانم. لگدم زد و فحشم داد
حتی نمیخواد گندی که زده رو جمع کنه
و میگه لج میکنم تا تو ساکت شی حق نداری حرفی بزنی
قهر کرد و رفت از خونه بیرون
فقط اشک ریختم
صدای اذان اومد
اشکم بود که رفت توی دهنم و شد افطارم
روزه رو باز کردم با قطره های اشکم...
اینا رو مینویسم تا بمونه اینجا که هر موقع خواستم دوسش داشته باشم و بگم درست میشع یاد کارایی که باهام کرد بیفتم
تو رو خدا برام دعا کنین❤️ خیر نصیب زندگی هاتون