سلام دوستان همسرم ۳ سال پیش یه خونه ۱۱۰ متری خریده دادیم مستاجر ولی اینکه ما از اول ازدواجمون تو یک طبقه از خونه پدرشوهرم میشینیم پدرشوهرم ۱۰ ساله فوت شده امسال حرفش بود بین بچه ها که تقسیم کنن ارث رو یکم دعوا سر این شد بین داداشا و الان کلا هیچ کس حرفی نمیزنه شوهرم تا تکلیف معلوم نشه راضی نمیشه بریم از اینجا میگه بریم دیگه معلوم نیس کی باز تصمیم بگیرن واسه تقسیم الان این خونه ای که میشینم ۶۰ متره خیلی کوچیکه قدیمیه اصلا خسته شدم از اینجا خانواده شوهرم نمیدونن ما خونه داریم وگرنه تا الان صدبار بیرونمون کرده بودن به بهانه ی برادرشوهر مجردم که اون بیاد بشینه الان مستاجرمون رفته هر شب دارم به شوهرم میگم بریم خونه ی خودمون هربار به دعوا ختم میشه میگه تو اصلا فکر آینده نیستی و فقط الانو میبینی از طرفی الان دم عیده انقدر که امید به رفتن داشتم از اینجا بدم اومده هیچکاری نکردم اصلا خیلی حس بدیه نمیدونم انگار بلاتکلیفم حسابی شما جای من بودین چطوری تحمل میکردین یا به شوهرتون چی میگفتین راضی بشه گریه زاری کردم ،دعوا کردم فایده نداشته میگه تا سند اینجا به نامم نشه در نمیام اصلا معلوم نیس چقدر طول بکشه عمرم تموم شد😢