خانواده ما اصلا راضي به ازدواج نيستن مامانم كه كلا نمياد بابام سره اجبار ميخواد بياد بله برون
داداشم خيلي دختره رو دوست داره دو ساله كه دوستن
مامانم إصرار داره كه دختره سطحش از داداشم پايين تره و بهم نميان و معتقده كه لياقت داداشم بيشتر از ايناس باورتون نميشه دائم بهونه مياره و ايرادايه الكي ميگيره از دختره
يه بار ميگه شبيه پلنگاس ،يه بار ميگه سطحش به پسرم نميخوره ، يه بار ميگه اصلا ادم خاكي نيست كلاس ميزاره، يه بار ميگه با من درست حرف نزد😐
داداشم دندون پزشكه مطبش اندرزگوعه يه شعبه ام جديد تو انقلاب زده
دختره دانشجو دكتري ژنتيك پزشكيه دانشگاه علوم پزشكي تهرانه چند وقت ديگه phd ميگيره قراره دانشگاه تدريس كنه ، تو يه پژوهشگاه درمان ناباروري كار ميكنه تازه هم يه كلينيك زيبايي تو جردن زده
چهرتنم خيلي از داداشم سر تره داداشم خوشگل نيست خيلي ولي خب قد و هيكلش خوبه چند ساله باشگاه ميره دختره هم به خودش خيلي ميرسه ولي خب خوشگله گونه هاش ، لباش چونش تزريقه، ابروهاش كاشته، هميشه هم لنز و مژه ميزاره من تا حالا نديدمش بدون لنز ببينم چه شكلي ميشه بدون لنز
ولي در كل خيلي خوشگله چهرش
ولي مامانم ميگه سطحش به پسرم نميخوره پسرم ميتونه با كسايه بهتر ازدواج كنه و امشب نميخواد بياد بله برون
داداشمم براش مهم نيست اصلا گفته هيچكدومتونم نيايد خودم تنها ميرم
چيكار كنيم راضيش كنيم ببريمش؟؟؟
بنظر شما هم بهم نميان؟