بارداری اولم بیمارستان بستری شدم هفت ماهم بود و دختر بود
ی خانومی هم بود ۳ تا دختر داشت با ی پسر و دوباره پسر حامله بود همشم پسر پسر میکرد بین حرفاش میگف شوهرم وقتی میفهمیده بچه ها دخترن دعوام میکرده و...خلاصه این ک ب عشق پسر فقط بچه میاورد و کلا ۲۷ سالش بود
بعد باهم وارد آسانسور شدیم ی لحظه درش گیر کرد یهو دیدم گفت تو بیا جلو در وایسا بچه ات دختره من بچه ام پسره برم عقب تر چیزیم نشه
هنوز بعد ۷ سال بهش فکر میکنم دوس دارم برم پیداش کنم تیکه پارش کنم