قضیه از این قراره که نامزدم با پسرعموهام و پسرعمه هام میره والیبال
بهش گفتم تو اون جمعی که والیبال بازی میکنن چند تا از آدما واقعا هیز و لاشین حتی با وجود اینکه زن و بچه دارن
پس اگه بفهمم رفتی والیبال و ادامه میدی و به من دروغ میگی ازت طلاق میگیرم بدون هیچ مکثی
اینم قران و قسم ک نمیرم
جمعه صبح بهش زنگ زدم تایمی ک میرفت باشگاه جواب نداد
بعدش گفت خواب بودم
الانم بهش زنگ زدم ببینم جواب میده یا ن چون تایم باشگاهشه
بازم جواب نداد
ب خودم میگم تا هفته ی بعد دوشنبه صبر کنم همون تایمی ک لاید تو باشگاه باشه بهش زنگ بزنم جواب نداد بدون شک یعنی داره میره و به من دروغ میگه
ولی قلبم طاقت نداره داره میترکه