پرنسسس بشم😂
داستان مینوشتم وخیلی ذهن خلاقی داشتم دوست داشتم نویسنده یا معلم بشم ولی شوهر کردم رید تو تمام ارزوهامو پیشرفتایی که میتونستم بکنم
الان خانه داری بیش نیستم
دامن تنگ از زنجیرطلا داشته باشم😁
خونه سقف شیروانی فانتزی مث کارتنای رنگی🥺
ازدواج با بازیگر خارجی ک اسمشو نمیدونم اونوقتا ی سریال پلیسی ازش پخش میشد🤣
رویام جرمش اعدامه الان😂😂
باستان شناس بشم برم تو روستاها وکوهها دنبال آثار باستانی،خطاط شدن
دوران دبستان ۱۲سالگی عاشق همسرم بودم ک همسایمون بود
بعد ک رفتم دبیرستان یادم رفت
بعد ۲۰سالگی امد خواستگاریم
با 😅پسر عمو کوچیکم ازدواج کنم از همه جا دورشیم
هردو ده سالمون بود😐🤣🤣🤣
شبها که میخواستمبخوابم خدا رو به خودش قسم میدادم که صبح که بیدار میشم یه گونی پول بذاره واسم بالا سرم . دلم میسوخت میدیدم مادرم همیشه از وضعیته مالیمون داره عذاب میکشه .
آرزوم این بود در آینده معلم بشم که نشدم .شاغل بودم و همسرم بعد از ازدواج هم نذاشت کار کنم
فوتبالیست شدن و بازی تو نیوکمپ به عنوان بازیکن تیم زنان بارسلونا 😂نمیدونم چرا ولی الان برام خنده داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
