صبحی حرف از داداشش شده که هزار تا بدی به منکرده و تو زندگیم دخالت میکرد و بهم تهمت و توهین کرده بعد گفتم نه من نه هیچکس از داداشت خوشش نمیاد هرکی پشتش حرف میزنه منم همدستش میشم دیدم گفت هیچکی از ک.. داداشم نمیتونه بخوره یعنی چی یعنی منو برای اولین بار فدای داداشش کرد..این تو دلم بود عصر گف عموهات بهمون بدی کردن جواب زنگ هاشونو نده گفتم ک...عموهامو به تو نمیدم تو گوه عموهام نمیشی صدسال تار موی ۲ تا عموی بدم رو بتو نمیدم تا برسه ۲تا خوباش که قلبمن...هیچی نگفت ولی دلم خنک شد😁