2777
2789

مثل بچه ها باهامون رفتار میکنه

میگه زنگ بزنم سحر بیدارتون کنم، هر چی میگم نه نمیخواد، میگه خواب نمونین بی سحری شین

پدرشوهرم زنگ میزد قبلا واسه نماز صبح بیدارمون کنه

با اینکه میدونه من غذا درست کردم، میخواست دیشب به زور به شوهرم غذا بده بیاره، این حرکتش خیلی رفته رو مخم، ناراحتم

همش غذا میده بعد غذای خودمونم هس شوهرم هر دورو میخوره خب چاق میشه، یا بمونه نمیدونم چیکارش کنم خوشم نمیاد همش غذا مونده اضافی داشته باشم

امشب میخواستم سوپ بپزم گفت منم سوپ میپزم میارم

حالا نمیدونم چیکار کنم، نمیدونم چقد میاره، بپزم نپزم

شاید به نظرتون مسخره باشه ولی خیلی رو مخمه کاراش

استقلال نداریم انگار


همش زنگ‌میزنن چک میکنن صب کی بیدار شدیم

هی میگن زیاد میخوابین

در صورتیکه ما جفتمون شاغلیم و کارمون تو خونس و خیلی مشغولیم


وای نمیدونم چیکار کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خدا رو شکر کن خوبیهاش رو مخه   دوست داشتی با بدی هاش آزارت میداد    امشب سوپ نزار ی چیز دیگه درست کن   اگه میخوای باهات مثل بزرگترها رفتار کنن بزرگ باش غذا بهت میده بگو ممنون  بعدم از غذای خودتون ی ظرف بکش بهشون بده   نه فقط اونا غذا بدن   اونا بیدار کنن و..... برای ی مادر بچه همیشه بچه میمونه   خدا رو شکر کن که دوستت دارن و بهت محبت میکنن  

خدا رو شکر کن خوبیهاش رو مخه دوست داشتی با بدی هاش آزارت میداد امشب سوپ نزار ی چیز دیگه درست کن ...

خوبی نیست

با شوهرم مثل بچه ها رفتار میکنن، انگار قراره گند بزنه همه چیزاشو چک میکنن با همش مخالفت میکنن میگن به روش ما عمل کن

منو دوست ندارن، میخوان پسرشونو ازشون نگیرم، خودشونو به ابو اتیش میزنن که مستقل نباشیم و تو همه چی دخالت کنن

این اسمش محبت نیست فوضولی و دخالته

همه چیزمونو چک میکنن و ایراد میگیرن و توصیه میکنن

ما سنمونم کم نیس ۲۸ سالمونه جفتمون

خوبی نیستبا شوهرم مثل بچه ها رفتار میکنن، انگار قراره گند بزنه همه چیزاشو چک میکنن با همش مخالفت میک ...

بزرگ شدن به سن نیست    اگه بزرگ شده بودی و اون میگفت براتون سوپ میارم  بلند میشدی برای افطار  حلوا یا رنگینکی چیزی درست میکردی سوپ که آورد ی بشقاب بهش میدادی  نمی‌آورد ی بشقاب براش میبردی  نه مثل بچه ها بگی موندم سوپ بزارم یا نزارم   تا بچه ها بزرگ شدن خودشون رو ثابت نکنن بچه هستن   از چهار خط نوشتت من دونستم هنوز بچگانه فکر میکنی معلومه هیچ پدر مادری راضی به مستقل شدن  بچه کوچولوها نیستن   همسرتونو مادرش مستقل بزرگ نکرده اما این رفتار بچه گانه شما به مادرتون برمیگرده فقط مادرت شما رو سپرده به مادر شوهر پدرشوهر خیالش راحته منم همین الان یکی مراقب بچه هام باشه خودمو کنار میکشم   هنوزم دیر نشده  رو خودتون کار کنید  

بزرگ شدن به سن نیست اگه بزرگ شده بودی و اون میگفت براتون سوپ میارم بلند میشدی برای افطار حلوا ی ...

شما میدونی که من چیزی درست نمیکنم بدم بهشون؟ من همچین چیزی گفتم؟

بحث اصلا اینه؟ 

شما چی میگی اصن؟ 

چرا دوست داری جنگ کنی؟

درست حرف بزن

هنوز بلد نیستی عین آدم حرف بزنی و توهین نکنی

عقده داری

چه ربطی به مادرم داشت؟

خیلی فکر میکنی حالیته؟

مادرم منو مستقل بار اوورده و خودمم از پس خودم تو همه سالا براومدم

خیلی بی شخصیتی خیلی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز