خوشبحالت این چیزا تو مجردی بود فقط از وقتی متاهل شدم تنهام چ تو سحری چه موقع افطار
دلم میگیره
موقع افطار که میشد مامانم میرفت از مغازه کلی برای فیلمایی که قراره پخش بشن واسمون خوراکی های خاص و خوشمزه میخرید من بد غذا بودم واسم غذا سفارش میداد انقدرررررر سفارش میدادم تو ماه رمضان که یکبار حضوری رفتم اون فست فودیه فامیلمو پرسید جلوم خم و راست شد چه احترامی بهم گذاشت پشمای دوست پسرم ریخت 🤣🤣🤣
کزدیک افطار میشد بو غذا مامانم میپیچید تو خونه همه خواهرا روزه بودیم دور هم بودیم دلم خیلی میشکنه یادش میفتم