بچه ها روزی ی دنگ و فنگ در میاره هی میگه دستم درد میکنه الان رفته ۴۰ کیلو سبزی خریدههههههه
تو ی ساختمونیم و الان انتظار داره من برم کمک ای خدا
خودمم هزار کار ریخته سرم درسام ی طرف خونه ی طرف
چند شب مهمون داشتن من شدم مسئول پذیرایی چون هی میگ دستم درد میکنه
واقعا دیگ اعصابم داره خورد میشه
اون هیچوقت کمک من نمیکنه ، من ترشی درست میکردم کلی وسیله جلوم بود ی تارف نکرد بذار منم کمکت کنم
الان با این دست دردیش یادش افتاده همه کاراشو انجام بده و بندازه گردن من
خودمم امشب آزمون دارم واقعا دیگه مغزم داره سوت میکشه
دوست ندارم برم کمکشششششش😒😡