ببینید من الان ۲۴ سالمه
از یکی دوسال پیش حس میکنم روابطی که پیش میاد ممکنه جدی بشه، به همین دلیل دیگه توانایی ارتباط برقرار کردن با جنس مخالفمو از دست دادم
خودم دقیق نمیدونم از چیش بیشتر میترسم ولی احساس میکنم از رابطه ی جنسی میترسم. انگار قراره ی دنیا برام تموم شه و وارد یه دنیای دیگه شم.
نمیتونم درست توصیفش کنم. کسی از شما شرایط منو داشته؟
درست شدید؟
(از جنبه ی جسمانیش نمیترسم. از جنبه ی عاطفی و روحیش میترسم. اینکه ایا این ادم، واقعا ادم درست زندگیمه؟)
تو دوران نوجوانیت با پدرت مشکل داشتی؟؟؟
من که بعد متاهلی خوشبخت تر شدم
خب مشخصه از یه دنیا میری یه دنیای دیگه با کلی مسولیت
ولی من از ازدواج بشدت راضیم
وقتی مادرم بشی باز کلا میری یه دنیای دیگه(خودم مادر نیستم)
با اجازه استاتر لطفا بیایید تو تاپیک اخرم دیگه افسردگی خواهرم خییییلی زیاد شده میترسم کار دست خودش بده
منم میترسیدم اما دلو زدم به دریا بالاخره تا کی
خیره نترس این همه ازدواج کردن رابطه داشتن خانواده دارن یکیش خودت زندگی به همین ترتیب پیش می ره
انتخاب خیلی مهمه خییییلی
و دوره شناخت باید طولانی باشه بدون رابطه احساسی تا راحت بشه کات کرد.
ولی خوبی های زیادی داره متاهلی اگر انتخابت درست باشه
من بعد متاهی خوشبخت شدم باوجود مشکلاتی ک داریم شوهرم همه زندگیمه البته متم مث تو میترسیدم قبل عقدم چند جلسه رفتم تراپی
نمیخوام بترسونمت ولی ازدواج خودش یه مشکل اساسیه . آدم نمیفهمه طرفش آدم خوبی در میاد یا نه . وقتی هم که خدایی نکرده بعد ازدواج اون روی طرفو شناخت دیگه برگشتن هم سخت میشه . چشم بسته هیچ رابطه ای رو قبول نکن . خیییلی باید وسواس داشته باشی تا بهترین نصیبت بشه ❤️ . خوشبخت بشی
