با مامانم اینا و نامزدم اومدیم سفر تو ماشین بودم یهو دیدم زنگ زد به رفیق فاسدش یعنی تو کل شهرمون معروفه به فاسد بودن و هزار بار به من کنایه زدن نامزدت باهاش میچرخه زنگ زد گفت بیایی اون میگفت نمیتونم میگفت راه بیوفت فک میکرد من نمیبینم با کی ددارع حرف میزنه قطع کرد بعد من دادو بیدار راه انداختم چرا با فاسد برنامه ریختی گفتم اونجاش دیگه به تو مربوط نیست کل مسیر من اخم کردم بعد رسیدیم مامانم منو به زور برد کنارش نشوند از جاش پاشد رفت امروز رفت بیرون زنگ زدم گفت تو گوه مییخورس به من میگی با کی بگردم با کی نگردم به تو مربوط نیست تو زنی چیکار به این کارا داری گفتمم عمه م گفته خرابه گفت عمه ت گوخورده به تو مربوط نیست و چند حرف دیگه بارم کرد من فقط گریه میکردم نمیتونسم حرف بزنم قطع کرد اینم بمااند مامان باباش رفته بودن یه هفته کامل بهش شام و نهار دادم و ازش مراقبت کرردم و محبت کردم و نمیزاره من حتی رمز گوشیشو بفهمم در حالی که گوشی من همش دستشه و نمیزاره هیچ دوستی داشته باشم در ضمن الان از صبحه رفته تفریح مامانم اینا هم جدا رفتن من خونه از بچه ها مواظبت میکنم😭
😐😐😐
مطمئنی شوهرت فاسد شهر نیس .؟
چقد کثافتن اینجور مردا ..
چن سالته
😐😐😐😐😐
ببخشید ولی به هرکسی مستقیم بگی با فلانی نگرد و انیجوری بهش امر و نهی کنی دیوونه میشه و روش بیانت مناسب نبوده
با بقیه قسمت‌های تاپیک کار ندارم
چن بار تاپیک میزنی عزیزم
همین که رمز گوشیش رو نداری برای من تمومه اون رابطه
من همسرم از همون اول رمز گوشیش و میدونستم چهرمم میخوند
با این ازدواج نکننننننن
اگه عقد نکردی بهم بزنی بهتره..از الان روتون به رو هم باز شده
فکر کردم ازواج کردی . نامزدی قضیه برق میکنه . از یه مشاور مجرب کمک بگیر
مثلا چرا رمز گوشیو نمی‌ده بهت چه منطقی واسه حرفش داره..
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
بچه داری؟
با بزرگترا در میون بزار مشکوکه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز