عزیزم من نمیگم همه زنداداشا بدن اما من هرچی دیدم ظاهر خوب بوده از پشت سایه خواهرشوهرو با تیر میزده همینجام گاهی ب چشم میخوره چجوری از خواهرشوهر میگن
نمیخوام ضربه هایی ک خودم خوردم وکسی بخوره من سنم کم بود ک این خانم اومد توخونواده ما واقعا عین خواهر ورفیقم شده بود اونقد ک باهاش راحت بودم بامادرم نبودم هرچی میشد بهش میگفتم هرکاری میکردم بهش میگفتم راز دلمو میگفتم اونم همه جیو میزاشت کف دست شوهره همیشه دو بهم زنی میکرد بین منو مامانم وقتی بزرگتر شدم همیشه میخواست مامانم بامن بدباشه خودش خیانت کرد دوبار انداخت گردن من گفت کار خواهرته دوست پسر من نیس منم لال بی زبون هیجی نگفتم فقط کتکشو خوردم!جلوی من مرد میاورد خونه!بیین چقد عوضی بود جلوی من اینکارارو کرد بعد پشت سرمم واق واق میکرد باعث شد من خیلی ضربه بخورم خیلی خیلی همیشه منو پیش خونوادم خراب میکرد این فقط ۱۰ درصد کارایی بود ک باهام کرد جلوم ب بقیه میگه فلانی خواهرشوهرم نیست خواهرمه حرفایی ک ب خواهرم نمیزنم ب هش میزنم اما من دیگ خوب شناختمش از ذات پلیدش خبر دارم چ عوضیه ی بار تودعوایی خودشو شوهرش حتی داداشم گفت این نذاشت سه سال باخواهرم حرف بزنم!خودت حساب کن چ عوضیه ولی من همیشه بهش خوبی کردم بهترین چیزارو برای خودش وبچه هاش خریدم براش همه کار کردم
نگم از کارایی ک باپدرمادرم کرد و میکنه
خلاصه بگم صمیمی تشو اصلااااا احترام بزار خوبی کن امااا در حد یه زنداداش اصلاا صمیمی تشو ببین شاید جلو روت خوب باشه اما از پشت سر خبر نداری