این موضوع خیلی اعصابمو خورد کرده هی مادرشوهره زنگ میزنه بیاین اینجا بیاین اینجا حالا مسیرشونم دوره یجورایی بخوایم بریم بیایم هردفعه 100 تومن فقط پول آژانسمون میشه منم روم نمیشه که بگم بابا پسرت پول نداره ولمون کن هی الکی میپیچونم اونم طلبکار که اینا نمیان دیدن ما .. خیلی دوست دارم بگم ولی احساس میکنم کوچیک میشم بگم نمیدونم بگم رک یا چی
بگو چه کوچیک شدنی پسرشه دیگه .
خودت نگو هروقت گف تو با احترام بگو چشم هروقت تونستیم و وقت داشتیم میاییم و به شوهرت بگو ک ب مادرش بگه دستتون خالیه و سخته ک زود زود برید
با اسنپ برو
بنظرمن بگید
وضع مالی پسرشون هس غریبه که نیس
نگو پول آژانس نداریم
بهش بگو هوا سرده تا بخوایم با اتوبوس و مترو بیایم خیلی دیر میشه بعد هم تا دیروقت که نمیشه بمونیم مترو و اتوبوس نیست
خودش دوزاریش میفته
خب خودت نگو
پاس بده به شوهرت
بدار خودش بگه که نمیتونید برید
از اين گفتن ها زياده . شما كاري كه به صلاحت هست رو انجام بده . لازم هم نيست به كسي توضيح بدي
من بودم میگفتم چرا خودتو از چشم میندازی
بنظرم خيلي راحت بگو ك از تو ندونن فك نكنن الان تو جلو پسرشون گرفتي
بگو کار داریم سرمون شلوغه
لازم نیست بگی نداریم
ب همسرت بگو بش بگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز