منو خواهرم قهریم چند مدته،از صبح اومده اینجا
ت اتاقم بودم مامانم اومده بیا سلام بدع رفتم سلام کردم با کم محلییییی بسیاااار زیاد جوابمو داده انگار زورش میومد،از صبح مامانم ی کلمه باهام حرف نزده،منم همش ت اتاقمم ی سر نیومد بم بزنه،اصلا حتی صدامم نکرد ک بیا بیرون کنارمون بشین!🥲💔خودشون گفتنو،خندیدن،دریغ از اینکه بم محل بدن!
و البته قهرمون مقصر خواهرم بودع ن من!