شما برای اون ناراحتی پس من چی بگم
سال 95 پدرم 100 گرم طلا رو فروخت گرمی 90 هزار پولشو گذاشت روی بقیه ی پولاش تو بانک
سال 95، 35 میلیون تو بانک داشت
اوائل سال 97، 200 میلیون پول داشتن بازم گذاشتن تو بانک برای سود بانکی، هرچقد گفتم خونه بخرید یا ماشین یا طلا، گوش ندادن، طی این سال ها بارها پیشنهادشو بهشون دادم گوش ندادن، حتی ماشین ندارن
پول اضافه نبود که کمتر غصه داشته باشه
وقتی بهش فکر میکنم حالم بد میشه، هر روز دارم بهش میکنم، الان با این وضعیت و قیمتا نه ماشین دارن نه خونه درست درمون، 200 میلیونم به مرور خرج شد الان شده 130 میلیون
حتی فکرشم دیونه کننده اس