شدم مثل غلام حلقه به گوششون باخواهرم دعوا کردن بامادرم دعوا کردن منو میخواست کتک بزنه خواهر شوهرم هیچی از شخصیتم و غرورم نزاشتن وقتی میرم خونشون محل نمیدن یا حرف بارم میکنن ،سوارم شدن هیچ جوره هم پایین نمیان
مگه تو دست نداری چنان کتکشون بزن که مثل چی ازت بترسن وا
مادر شوهرم اومد خونمون گفت این بچه مال بچه من نیست من بچه هم همش گریه میکردم به شوهرم میگفتم بیا از بچه ازمایش بگیریم ببینه بچه توئه اومده بودن بامادر شوهرم منو بیرون کنن میگفت بچتو بزار برو منم فقط گریه میکردم بعد که شوهرم جلوش در اومد گفت شمارو عاق میکنم ببینم چقدر زندگیتون ادامه پیدا میکنه
خب بره بکنه این همه کتکت زدن تو چرا نرفتی شکایت کنی
بعد اینهمه سال که سوارم شدن؟همون موقع باید یه کاری میکردم که نکردم تازه زایمان کرده بودم همچین منو هل داد توی کوچه درو بست که خوب بود بچم از بغلم نیفتاد دومتر پرت شدم بیرون گفت اگع برادرم غیرت داشت جلوی تو ج نده وایمیستاد پرتم کرد از خونه مادر شوهرم بیرون
مادر شوهرم اومد خونمون گفت این بچه مال بچه من نیست من بچه هم همش گریه میکردم به شوهرم میگفتم بیا از ...
حا تهوع میگیرم که هنوز همچین عقاید پوچ و حجری تو جامعه هست ، که نمیدونم زمان عقد نباید باهم خوابید و یا بعد عروسی باید بچه دار بشی ، یکی نیست بگه خب احمق وقتی اسم کسی رفت تو شناسنامه مردی ، یعنی کمالا اونا زن و شوهرن و همه چیز بر اونا حلاله ، حتی خود خدا هم نگفته باید عروسی بگیرین بعد بچه دار بشین
بعد اینهمه سال که سوارم شدن؟همون موقع باید یه کاری میکردم که نکردم تازه زایمان کرده بودم همچین منو ه ...
الان شوهرت طرف توئه؟
یاخدا اینا دیگه کین؟چطوری میخان جواب بدن اون دنیا.
وای واقعا چقدر بدی ازخدا نمیترسن
هرکس امضامو میبینه یه صلوات واسه ی حضرت ام البنین بفرسته.. ودعام کنه امسال حضرت ام البنین حاجتم رو بده .امسال شوهرم راضی بشه بچه ی دومم باردار بشم.😭 یا حضرت ام البنین😭 اسمم ستاره.
سطح مالی خیلی بالاتری دارن نسبت ب شما؟نمیخواستنت؟باراری تو عقد خیلی گوشش بازه
نه سطح ما از اونا بالاتره من پدرم فوت شده ۱۴ سالم بود ازدواج کزدم شوهرم منو مجبور به رابطه میکرد هیچ جلوگیری هم نمیکرد هیچی میگفت تو بچه دار نمیشی مادر شوهرم خالمه بعد از عقد اینطوری خودشونو نشون دادن
سطح مالی خیلی بالاتری دارن نسبت ب شما؟نمیخواستنت؟باراری تو عقد خیلی گوشش بازه
روزی که اومدن خواستگاری اینقدر قربون صدقم میرفتن هی میگفتن هر چی بگین قبوله بعداز عقد مادرشوهرم و شوهرم شروع به بامبول کردن شوهرم گفته بود رابطه جنسی داشتیم خون نیومده مادر شوهرمم گفته بود ببرش ازمایش برگه ازمایشو گرفتیم ازم گرفتش داده بود به ننش بعد مادر شوهرم هی تیکه وکنایه میومد بهم پیام دا ه بود تورو باید به دم اسب ببیندیم روی زمین بکشیم که دختری نداشتی مادر احمقم نکرد همونجا طلاق منو بگیره