2777
2789
عنوان

جلو مهمونام گو زیدم

520 بازدید | 24 پست

شام مهمون داشتم خیلیم رو دربایستی داشتیم

یهو یچیزی گفتن خنده دار بود خندیدم ازم در رفت خیلیییی بلند یهو همه ساکت شدن ، منم میزبان بودم خیلی بد شد آبروووم رفت اومدم آشپزخونه روم نمیشه برم دیگه پیششون😭😭😭😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

برو اینجوری نری زشتتر میشه
یجور رفتار کن انگار اتفاقی نیفتاده

توصیه ام به دوستان این هست، برای هر کس به اندازه لیاقتش، وقت بگذارید. انسانهای ارزشمندی که بخاطر اعتماد به نفس کم، خود را در اختیار انسانهای بی ارزش متکبر گذاشتند، در نهایت دل شکسته، صبر لبریز، ذهن آلوده و خاطره تلخ دریافت کردند. «تجربه شخصی»

خوشم میاد سریع هرکاری کنید اول میاین نی نی سایت میگین🤣🤣🤣

هرچی آرزوی خوب مال تو❤️🌱 امضا خدا پای تک تک آرزوهای قشنگتون ❤️🌱الهی حکمت خدا با آرزوی تو دلتون یکی باشه 🌱❤️

ولی اجی ادم خجالت میکشه تمام بدنت یخ میشه ازخودت بدت میادعرق سردمیکنی حتی میتونی بفهمی توذهنشون چی م ...

😕 اره ولی کاریه ک شده نه؟

توصیه ام به دوستان این هست، برای هر کس به اندازه لیاقتش، وقت بگذارید. انسانهای ارزشمندی که بخاطر اعتماد به نفس کم، خود را در اختیار انسانهای بی ارزش متکبر گذاشتند، در نهایت دل شکسته، صبر لبریز، ذهن آلوده و خاطره تلخ دریافت کردند. «تجربه شخصی»

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792