سلام خانوما من بچم چند ماهه بود شوهرم عاشق یکی دیگه شد خواست جدا شیم و چندماه بعد با دختره ازدواج کردن
من موندم و بچه کوچیک سه سال و سه ماهشه
این سه سال ب خوبی به تنهایی بزرگش کردم صدم رو گذاشتم روزای آخر به مشکل مالی خوردم همه چی در هم برهم شد نفقه هم دوتومن میداد که کمه فقط پول خوراکی میشد
هیشکی نبود پشتم کمکم کنه جایی رسیدم صفر شد کارتم و بچم آخریا داشت وعده های غذایی کم میشد گوشت اینا نمیتونستم بخرم دلم سوخت براش زنگ زدم شوهر سابقم بردش بهش پ دادم دیگه فعلا بچه نگه دار من اوضاع خوبی ندارم یا که کمکم کن...روزای اول همش زنک‌میزد بچه رو باید نگه داری خودت وظیفه من جواب نمی‌دادم
گفت اوکی نگهش میدارم اما یک ماه پیدات نشه تا عادت کنه ب من...الان چند روزه پ میدم میخوام بچمو ببینم جوابمو اصلا و ابدا نمیده...
فقط شبای اول پ داد بهونتو میگیره خدا لعنتت کنه تو مادر نیستی الهی بمیری و...بعد گفت بچه پیش مامانم اینا نمونده خودم باید دستشویی ببرم غذاش بدم کاراش کنم همش به خودم چسبیده...از این حرفاش دلگرم شدم چون بچم باباشم خیلی دوست داشت آخریا همش می‌گفت بگو بابایی بیاد دنبالم...
چیکار کنم کی برم دادگاه برا ملاقات؟؟خانوادم میگن بخدا ماهم دلتنگیم ناراحتیم اما الان نرو دیدنش زوده بچه رو هوایی نکن...
حمایت خانواده ندارم کلا الان اینجوری در نظر بگیرین پیش باباش باشه فعلا حداقل از لحاظ غذا خیالم راحته تامینه گرسنگی نمی‌کشه😭بچه آخریا لاغر شده بود پیش من نمیتونستم تامینش‌کنم😭
