نمیشه.حق دارید.واقعا سخته.من دوسال پیش بابا در سن نود و سه سالگی آسمانی شد.انگار آخر زمون بود برامون.تا اینکه مامانم.ده دی امسال از خواب بیدار نشد.دست زیر سر انگار یه بچه که خواب ناز بود.ده برابر نبود بابام سختمان بود.عکس و فیلم هاش نمیتونم ببینم
ای وای.ای وای.خدا صبرتون بده.الان که دورتان شلوغه.چی بگم.بابا ستون خونه.من هر روز برای بابا و مامانم شعر میخونم.بگو سبک بشی.از خانواده دور بودی.خودم شهر غریب سالی یه بار میرفتم دیدنشون.الان خیلی خیلی پشیمونم