2777
2789

دو روزه دارم بهش میگم داروهام تموم شده بگیر واسم میگه پول ندارم امشب یهو رفت اندازه پول داروهام فلش گرفت میگم چیشد یهو میگه حوصلم سر میره میخوام فلش آهنگ بذارم بلند کنم گوش بدم هواسم پرت شه

وقتی اومد خواستگاریم گفت کارمندم الان دو ساله راه به راه میره چک میده بدون اینکه من موافق باشم بعدشم میگه واسه پاس کردن چکا مجبورم برم اسنپ

الانم بحث کردیم گفتم مگه چه اجباری بود من انقد درد میکشم تو بری آهنگ گوش کنی کلی سر و صدا کرد گفت این زندگی بدرد نمیخوره باید جدا شیم برو خونه بابات

بخدا خسته شدم دیگه از بچه بازیاش

از من ۱۰ سال بزرگ تره هرچی میگه من باید بگم چشم اگه نه روزگارمو سیاه میکنه اونوقت میگم چه اجباریه وقت مسافر کشی آهنگ بذاری اینجوری میکنه

چکار کنم بخدا موندم دیگه

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

بچه نیاریابترسونش برو خونه بابات

مشکل اینه نمیترسه از خداشه 

یوقتایی حتی خوشحالم میشه حالم بد باشه

الان اومدم تو اتاق گریه میکنم که نبینه

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یکم تهدیدش کن و بهش بگو هرماه یه مبلغ خیلی کم برای خرج شما اختصاص بده

بخدا گفتم عزیزم دعوا راه میندازه میگه من چک دارم چه اجباریه خرج دیگه داشته باشیم

حتی یه مرغ رو دو هفته بهش میگم که بعدش با قهر میخره

داروهامو که دکتر نوشته و ام ار ای کردم نمیگیره بخدا خرج که بماند دیگه

سه تومن قرض کرده بودم از مامانم با کلی زبون ریختن ازم گرفت یه هفته تو خونه خوابید الان میگم دارو میگه نه اونوقت میره فلش میگیره

بخدا کم آوردم ازدواج دوم جفتمونم هست واسه اون آسون باشه واسه من آسون نیست جدا شدن و اینا

«آدم‌ها وقتی واقعاً آزاد می‌شن، که بفهمن دردشون دشمن نیست؛ راهنماست.»

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792