خواب دیدم ما تو یه اردوگاه هستیم بعد یه تانک هایی هم داشتن از دیوار رد میشدن همینقدر 😑
بعد چند. شب پیش هم خواب میدیدم که منو دو نفر که نمیشناختم داشتیم به طرف یه کسایی تیر اندازی میکردیم که اونا رو هم نمیشناختم انگار دو تا گروه بودیم بعد یه نفر از گروه اونا زنده مونده بود که اسلحه داشت گفت شلیک نکنید کاری بهتون ندارم من میخواستم شلیک کنم که فشنگ نداشتم اونم نداشت وقتی فهمید اسلحه رو پرتاب کرد سمتم که بهم نخورد😶
الان که فکر میکنم میبینم خوابام همش از رو استرسه تا حالا همچین خواب هایی ندیده بودم.خواستم بیام براتون تعریف کنم
حالا شما بگین به نظرتون تعبیر هم داره