دخترم میگه از بابام خجالت می کشه

این حجم از احساساتی بودن

ضربه عمیقی در آینده بهش می‌زنه

الان که تعریف می‌کنی از دخترت

انگار بچگی خودمه

ولی من اینقدر ضربه خوردم

که الان احساساتی نیستم

یعنی در حد تعادل اونم برای نزدیکام

تا حالا ازش پرسیدی چرا از بابات خجالت می‌کشی ؟

دلیل این خجالت رو باید بدونی 

اگه بیداره الان

همین الان ازش بپرس این چند تا سوال رو

۱. بهش بگو یکم فکر کن چی باعث میشه تو از یه فرد خجالت بکشی ؟

۲. چون خیلی برامون زحمت می‌کشه فکر می‌کنی نمیتونی جواب این زحمت هارو بدی به خاطر همین خجالت می‌کشی ؟

۳. تا حالا شده از کسی به جز بابا خجالت بکشی ؟ دلیلش چی بوده ؟

چه با مزستتتت😁😁

چند سالشه این پرنسس؟

اگه این سوال هارو جواب بده 

قشنگ دستت میاد دلیل خجالتش رو 

من عادت دارم از هوش مصنوعی هم سوالم رو میپرسم 

جوابش 👇 

سلام. مشکل دختر هشت‌ساله‌ای که از پدرش خجالت می‌کشد، می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد و بدون اطلاعات بیشتر، تشخیص دقیق مشکل دشوار است. اما چند احتمال وجود دارد:

**احتمالات:**

* **تغییرات رشدی:** در سنین هشت سالگی، کودکان شروع به درک پیچیده‌تر روابط اجتماعی و جنسیت‌ها می‌کنند. ممکن است دختر شما در حال گذر از مرحله‌ای باشد که احساساتش را به خوبی کنترل نمی‌کند و خجالت کشیدن از پدرش یکی از نشانه‌های آن باشد.

* **تجربه‌های منفی:** شاید در گذشته، اتفاقی افتاده که باعث ایجاد این فاصله شده است. مثلا شاید در گذشته با پدرش برخوردی ناخوشایند داشته، یا شاهد رفتاری از سوی پدر یا دیگران بوده که احساس ناراحتی و خجالت به او القا کرده است.

* **مدل‌سازی رفتاری:** دختر شما ممکن است رفتار خود را از افراد خانواده یا محیط اطرافش تقلید کند. اگر در خانواده یا محیط اطرافش، روابط عاطفی پدر و دختر به شکلی غیرعادی یا کم‌رنگ نمایش داده می‌شود، ممکن است دخترتان نیز این الگو را تقلید کند.

* **مشکلات ارتباطی پدر و دختر:** گاهی اوقات، عدم ارتباط مناسب و فقدان درک متقابل بین پدر و دختر می‌تواند منجر به ایجاد فاصله عاطفی شود. ممکن است دخترتان احساس نکند که پدرش او را درک می‌کند یا به احساساتش اهمیت می‌دهد.

**راهکارها:**

قبل از هر چیز، مهم است که پدر و مادر با هم همکاری کنند و با صبر و حوصله به دخترشان کمک کنند. در نظر داشته باشید که این فرآیندی زمان‌بر است و نیازمند تلاش مداوم است. بهتر است از روش‌های زیر استفاده شود:

* **ایجاد فضای امن و راحت:** پدر باید فضایی امن و راحت برای دخترش ایجاد کند. فشار به او برای ابراز احساساتش ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. بهتر است پدرش با او در فعالیت‌های مورد علاقه‌اش شرکت کند، به حرف‌هایش گوش دهد، و بدون قضاوت از احساساتش باخبر شود.  

* **ارتباط کلامی و غیرکلامی:** ارتباط غیرکلامی مانند لمس‌های آرام و محبت‌آمیز می‌تواند کمک کننده باشد. پدر می‌تواند سعی کند با تماس‌های فیزیکی ملایم مثل نوازش موهایش یا دست گذاشتن روی شانه‌اش، به او نشان دهد که دوستش دارد. ارتباط کلامی هم بسیار مهم است؛ پدر می‌تواند از او درباره روزش، علایقش، و احساساتش سوال کند و به او گوش دهد.

* **فعالیت‌های مشترک:** انجام فعالیت‌های مشترک و لذت‌بخش مثل بازی، نقاشی، خواندن کتاب، یا پختن غذا می‌تواند به نزدیک‌تر شدن پدر و دختر کمک کند. این فعالیت‌ها فرصت مناسبی برای تعامل و ارتباط عاطفی ایجاد می‌کنند.

* **حریم خصوصی:** مراقب باشید که فضای خصوصی او را رعایت کنید. دخترتان به حریم خصوصی احتیاج دارد. نباید او را مجبور به کاری کنید که تمایلی به آن ندارد.

* **کمک گرفتن از متخصص:** اگر مشکل همچنان ادامه داشت و با این روش‌ها بهبود نیافت، بهتر است از یک روانشناس کودک کمک گرفته شود. روانشناس می‌تواند دلیل اصلی این مشکل را شناسایی کند و راهکارهای موثرتر و مناسب‌تر را پیشنهاد دهد.

**مهم‌ترین نکته:** صبر و شکیبایی. تغییر رفتار نیازمند زمان و تلاش است. پدر و مادر باید با صبر و شکیبایی و ایجاد یک محیط دوستانه و امن به دخترشان کمک کنند تا اعتماد به نفس خود را افزایش دهد و بتواند احساساتش را به راحتی با پدرش در میان بگذارید.

خواهش میکنم عزیزم 

من فردا نیستم داخل سایت 

می‌خوام برم کلا 

ولی سوال هارو حتما ازش بپرس و اگه دوست داشتی به اشتراک بزار که منم ببینم 🦋

شب خوش