اره دقیقا .همینگیجی من و خیلی اذیت میکرد حتی وقتی چشمهام و میبستمهمگیج و منگ بودم .زورکی زندگی می ...
واسه منم الکی الکی شروع شد ، رفتم درمانگاه سرم زدم آنتی بیوتیک زده بود تو سرم یهو تپش قلبم رفت بالا اون لحظه خیلی ترسیدم حالم بد شد از اون موقع شروع شد
واسه منم الکی الکی شروع شد ، رفتم درمانگاه سرم زدم آنتی بیوتیک زده بود تو سرم یهو تپش قلبم رفت بالا ...
عزیز برای منم از ترس اومد مامانم پانیک داره حمله های عصبی و میدیدم همیشه ..قرص لاغری میخوردم یه بار بدنم گر گرفت حس کردم پانیکه و ترسیدم از اون موقع شروع شد .نصفه شبها حالم بد میشد همسرم هم شب کار بود زنگ میزدم شوهرم میومد خونه مدام میترسیدم پانیک شم.دیگه استرس و اظطراب و بی قراری و ....
من حالت تهوع و بی اشتهایی دارم غذام خیلی کم شده لاغر شدم شما بیرون میرفتی؟
نه واسه من کم نشد اتفاقا بیشتر شد .متاسفانه هر مرضی گرفتم رو اشتهام تاثیر نذاشت خخخخ.بله سعی میکردم با اون حال بدم هر روز بیرون و پارک برم .میرفتم تو پارک تنها مینشستم