من برعکس
شوهرم بنده خدا همه چیز برامون مهیا میکنه
اما من ذوق ندارم
خانواده شوهرم خییلی عوضی اند
شوهرم با باباش دعواش شد
جا اینکه بقیه وساطت کنن درست بشه انقدر باهم خوب شدن
همش همو دعوت میکنن مارو دعوت نمیکنن
جاری هام از خداشون شده
دل میدن قلوه میگیرن
من که ازشون بدم میاد اما دلم برا بچه هام میسوزه
مادرشوهرم یبار گفته خوبه زهرا اینا هم بگیم بیان
جاریم هام گفتن وااای نهه
شوهرش به اقاجون ( پدرشوهرم ) بی احترامی کرده
نگیناااا
ما کسی که به شما بی احترامی کنه دیگه نمیخاییم ببینیم!!!!
طوری که شوهرم فقط به باباش گفت پولمو که قرض کردی پس بده
خودشون انقدر بی احترامی می کنن که نگوو
حالا ماشدیم ادم بده