تو رو خدا کمکم کنید خیلی درگیرم خیلی ناراحتم
بچه ها من خودم بچه طلاقم و دوسال با یک مرد زابلی که ادعای عاشقی میکرد ازدواج کردم فکر میکنم دعا خورم کردن که جواب دادم چون همه جوره از ظاهر و خانواده و لباس پوشیدن همه چی ازم خیلی پایین تره تازه قول داده بود مشهد زندکی کنه الان رفته زاهدان یک پروژه ساخت و ساز برداشته کلا زندگیم رو هواست و مادرش دخالت میکنه میخوام طلاق بگیرم اجازه ادامه تحصیل بهم نمیده تازه ۲۳ سالمه و تهدیدم میکنه میکشمت و آبروت توی خانواده و فامیل میبرم که طلاق میگیری
میگه باید ۵ سال باهام زاهدان زندگی کنی که نمی تونم غربت و تحمل کنم
تو رو خدا کمکم کنید طلاق بگیرم یا تحمل کنم چکار کنم باهاش ؟ با تهدیداش؟ با آبروی خانواده ام