کمک زن و شوهر خجالتی و کم حرف

آخه من نميتونم ادا در بیارم کلا خودمم

آفرین دقیقا همینه نمیخواد ساکت بشینه اونجا واسه همین خودشو به اینجور کارا سرگرم میکنه مث قلیون اماده کردن و..

بچها من یه مشکل دیگه ام دارم تقریبا دو سال و نیم از همسرم بزرگترم همیشه استرس اینو دارم که یکی بفهمه یا شناساممو ببینه بفهمه که چند سال اختلاف سنی داریم 

دوس نداشتم کسی این موضوع رو بفهمه چون میدونم اگه بفهمن آشنا و فامیل انرژی منفی میدن یا طعنه میزنن و... چنتا از فامیلمون با خانواده شوهرم از قبل آشنا بودن و رفتار آمد داشتن، سن منم که میدونستن بعد نامزدی یکیشون زنگ زد به پدر شوهرم صحبت کرد بعد گفت راستی پسرت چند سالشه اینام حقیقتو گفتن، اونا اینقد فوضول بودن میخواستن بفهمن من بزرگترم یا نه.مثلا یه‌روز دختر عمومم اومد خونمون گفت راستی فک کنم فلان سال با شوهرت تفاوت سنی داری منم گفتم نه هرکی گفته الکی گفته اونم گف فلانی(هموناکه گفتم خانواده شوهرمو میشناختن) کلن در این حد عقده ای تشریف دارن.. برا همین دوس ندارم کسی بفهمه بعدم.از نظر قیافه من خیلی بیبی فیسم و شوهرم از سنش بیشتر میزنه هرکی منو دیده میگه ۲۵ سالته.

خلاصه این ترس و استرس همیشه با منه...