فامیلیم دختر خاله پسرخاله به خاطر یه سوءتفاهم ناراحت شده میگه نمیرم خونشون گفتم خوب منم کلی از خانواده تو ناراحت شدم ولی خوب بخشیدم رفت وآمد کردم دوست نداشتم کدورت پیش بیاد نشنیده گرفتم خوب چی میشه تو هم فراموش کنی گفت نه اونا نیان منم نمیرم توهم هر وقت دوست داشتی میبرم سربزنی گفت اگه خیلی تو هم ناراحتی خونه مادرم نیا هرکی بره خونه مادرش با خودم فکرمیکنم یعنی قطع رابطه چطور به خانوادم بگم نیاید خیلی ناراحتم
بگو تو نمیای نیا خانوادم هروقت بخوان میان مشکلی داری خونه نمون
بیخود نگو هیچوقت
حساسیت نشان نده یه مدت بیخیال شو
به رو خودت نیار
یه مدت اینجوری باش اگه تغییر نکرد تو هم خانه پدرش نرو
همون تلافی کن😂 اما به مادر شوهرت بگو بدی از شما نیس بخاطر شوهرمه
به خانوادت نگو یه مدت بذار بگذره بابت نیومدنش بهانه بیار شاید نظرش عوض شد
اما من جات باشم ابدا خونه پدرشوهرم نمیرم
من هم پسر عمو دختر عمو هستیم شوهرم خونه بابام نمیاد البته من هم نمیرم خونه بابای اونا واقعا برام مهم نیس هم
یه چی گفته
اون میتونه نیاد،ولی نمیتونه بگه خانوادت نیان
فعلا صبوری کن تا آتیشش بخوابه
نگی به خانوادت اینطوری
توام نرو خونشون بعد خانوادتو دعوت کن
سوتفاهما زیادن تعریف کن راه حل بدیم
چه جالب شوهر منم امشب گفت دیگه نمیام خونه بابات اینا🤗بعدشم مثل نی نی کوچولوها اینو نوشت تو دفتر یادداشتم که من دیگه پامو خونه پدرخانومم نمیزارمو زیرشو امضا کرد....
۳۶سالشه
خب نره خونه بابات،بهشون چیزی نگو بذار بیان بمونن خودش کوتاه میاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
